جدول جو
جدول جو

معنی دستبرد زدن - جستجوی لغت در جدول جو

دستبرد زدن
دزدی کردن چپاول کردن، تصرف کردن، حمله کردن هجوم بردن
تصویری از دستبرد زدن
تصویر دستبرد زدن
فرهنگ لغت هوشیار
دستبرد زدن
دزدی کردن، چیزی را ربودن، غارت کردن
حمله و هجوم بردن
تصویری از دستبرد زدن
تصویر دستبرد زدن
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دستبند زدن
تصویر دستبند زدن
Handcuff
دیکشنری فارسی به انگلیسی
надеть наручники
دیکشنری فارسی به روسی
надіти наручники
دیکشنری فارسی به اوکراینی
ใส่กุญแจมือ
دیکشنری فارسی به تایلندی
हथकड़ी लगाना
دیکشنری فارسی به هندی
হাতকড়া পড়ানো
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از دست بند زدن
تصویر دست بند زدن
بند و حلقه بر دست کسی نهادن، او را مقید کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دستبرد بردن
تصویر دستبرد بردن
کنایه از بر چیزی پیشی گرفتن، برای مثال تکاور دستبرد از باد می برد / زمین را دور چرخ از یاد می برد (نظامی۲ - ۱۴۵)
فرهنگ فارسی عمید